حناچی معتقد است: مسائل تهران از جمله آلودگی و ترافیک ومنابع آب قابل حل است و تجربه جهانی نیز همین را میگوید ولی الزامات وشروطی دارد.
در این زمینه، «پیروز حناچی» استاد دانشگاه تهران و شهردار سابق پایتخت در گفتوگوی اختصاصی با خبرنگار اقتصادی مجله خبری راه و ساختمان اظهار داشت: انتقال پایتخت موضوعی مربوط به اوایل دهه ۷۰ در کشورمان است که در جهان نیز مسبوق به سابقه است.
وی ادامهداد: پس از آن اگرچه بهطور طبیعی شاهد این اتفاق نبودیم و کمتر ارادهای برای آن در جهان یافتیم، اما مسائل سیاسی همچون فروپاشی شوروی سابق و فروپاشی دیوار برلین این شرایط را فراهم کرد.
وی تاکید کرد: معتقدم در وهله نخست دولت باید سیاستهای رفع تمرکز را در پایتخت تعقیب کند و هر فعالیتی که امکان اجرا در سایر مناطق کشور داشته باشد را به انجام برساند.
به گزارش مجله خبری راه و ساختمان، روز دوشنبه (۱۷ دیماه) معاون اول رئیسجمهور در جلسه شورای عالی روابط خارجی با طرح موضوع انتقال پایتخت، اظهار کرد: در ۳۰ سال گذشته این موضوع مطرح بوده است اما امروز بحث ساماندهی مرکز سیاسی به صورت جدی مطرح است و اگر به این نتیجه برسیم به دلیل محدودیتهایی که در ارایه خدمات به مردم تهران با آن مواجه هستیم، یکی از نقاطی که به صورت جدی مطرح است، «مکران» است.
ترافیک و آلودگی، دو معضل اساسی تهران
وی اضافهکرد: پس از آن کمتر ارادهای در جهان برای این مساله در جهان شاهد بودیم و به طور مثال ژاپنیها از ۵۰ سال پیش در حال بررسی جابهجایی پایتختشان هستند که تا امروز اتفاق نیفتاده است وبه جمعبندی نرسیده اند.
وی اضافهکرد: حتی مشاوری به انجام این کار پرداخت و به مکان یابی نیز رسید و سه منطقه در سمت سمنان، سلطانیه و الیگودرز نیز به این منظور جایابی شد، اما در نهایت شهردار وقت که در دولت نیز حضور داشت عنوان کرد که تهران را با همین شرایط اداره خواهم کرد.
شهردار سابق تهران اظهار داشت: اینکه دولت در شرایط اقتصادی فعلی میتواند به جابهجایی پایتخت بپردازد یا خیر، یک بحث است اما مهمتر از آن، این سوال است که چرا میخواهیم پایتخت را منتقل کنیم و دلیل این مساله میتواند راهنمای ما باشد که آیا با جابجایی پایتخت مشکلاتمان حل و فصل میشود یا خیر؟
دبیر اسبق شورایعالی شهرسازی و معماری بیان داشت: در اوج دوره مدرنیسم بین سالهای۱۹۲۰ تا ۱۹۳۰ زمانی که مدرنیستها با استفاده از تغییر فناوری ساخت و ساز، توسعه فولاد، بتن و غیره دستشان باز شد، این مهم در مناطقی از جهان اتفاق افتاد که از جمله آنها در پاکستان، هندوستان، ترکیه و برزیل قابل اشاره است.
حناچی یادآور شد: در دهه ۷۰ مرحوم مهندس «کازرونی» وزیر وقت مسکن و شهرسازی این کار را تعقیب کرد و حتی آیتالله هاشمی رفسنجانی نیز مخالف آن نبود و اجازه داد کارها به پیش برود و تا مرحله تصمیم سازی در دولت نیز پیش رفت.
وی تصریحکرد: در این راستا ابتدا باید مبانی نظریمان مشخص شود که چرا میخواهیم به انتقال پایتخت بپردازیم و پس از آن باید اثبات کنیم که با جابهجایی پایتخت مشکلات تهران حل میشود؛ اما معتقدم که اینگونه نمیشود.
این استاد دانشگاه خاطرنشانکرد: در نهایت این تصمیم متوقف شد. از آن زمان باب افزایش تراکم در تهران باز شد و به عبارتی ما دوباره در جهت خلاف رفع مشکلات حرکت کردیم و معضلات آلودگی و ترافیک تهران با افزایش تراکم و تمرکز فعالیتها در پایتخت حادتر شد.
حناچی اضافه کرد: بله این مشکلات قابل حل است و تجربه جهانی نیز همین را میگوید، اما در همه این سالها بعضا کاملا در جهت عکس حل مسائل حرکت کردهایم.
استاد دانشگاه تهران خاطرنشانکرد: ما باید با این نگاه به این سوال پاسخ دهیم که چرا میخواهیم پایتخت را منتقل کنیم و به چه چیزی میخواهیم برسیم؟
لزوم بهرهگیری در خرد جمعی در موضوع انتقال پایتخت
«محمدرضا عارف» افزود: این منطقه جای مناسبی است و محدودیتی هم ندارد. مراکز دیگری هم برای انتقال پایتخت در گذشته مطرح بود اما هر کدام محدودیتهای خاص خود را داشتند مثلا مشکل تامین آب داشتند یا گرفتار سایر مسائل حاشیهای بودند.
وی اظهار داشت: با کمال احترام به همه مسئولان، اینکه پایتخت به چه نقطهای باید منتقل شود با حرف امکانپذیر نیست؛ در این راستا ابتدا باید به این نقطه برسیم که باید پایتخت منتقل شود (که معتقدم اینگونه نیست). پس از آن با انجام مطالعات لازم با استفاده از خرد جمعی و نقطهنظرات کارشناسی به نقطه جدید برسیم.